امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تخمه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    tokhme
  • indigestion
  • roasted seed, ovum, ovule, [fig.] stock, origin
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تخمه

ارجاع به لغت تخمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تخمه

لغات نزدیک تخمه

پیشنهاد بهبود معانی