غذا و آشپزی sourness, acidity, acerbity, tartness
ترشی آب لیمو
the acidity of lime juice
ترشی لیمو باعث شد لبهایش را جمع کند.
The sourness of the lemon made her pucker her lips.
غذا و آشپزی pickles, relish
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به نظر او شام بدون ترشی کامل نیست.
In his opinion, a dinner is incomplete without pickles.
ترشیای که در بطری ریخته شده
glassed pickles
ترشی هویج
pickled carrots
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ترشی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترشی