آخرین به‌روزرسانی:

ترشی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ترش بودن

فونتیک فارسی

torshi
اسم

غذا و آشپزی sourness, acidity, acerbity, tartness

ترشی آب لیمو

the acidity of lime juice

ترشی لیمو باعث شد لب‌هایش را جمع کند.

The sourness of the lemon made her pucker her lips.

نوعی چاشنی اشتهاآور و ترش‌مزه که با خواباندن سبزیجات در سرکه تهیه می‌شود

فونتیک فارسی

torshi
اسم

غذا و آشپزی pickles, relish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

به نظر او شام بدون ترشی کامل نیست.

In his opinion, a dinner is incomplete without pickles.

ترشی‌ای که در بطری ریخته‌ شده

glassed pickles

نمونه‌جمله‌های بیشتر

ترشی هویج

pickled carrots

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ترشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترشی

لغات نزدیک ترشی

پیشنهاد بهبود معانی