ترویج به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
متداول‌سازی، انتشار، گسترش
فونتیک فارسی
tarvij
اسم
development, popularization, promotion, furtherance, propagation, boosting
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- آموزش و ترویج اصول و رسوم زندگی مدنی
- teaching and promoting the institutes and customs of civil life
- امیدوارند با ترویج آموزش با جهل پیکار کنند.
- They are hoping to combat error by promoting education.
مترادف و متضاد ترویج
- ابلاغ، اشاعه، انتشار، تبلیغ، تداول، رواج، روایی، نشر
ارجاع به لغت ترویج
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ترویج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ترویج
لغات نزدیک ترویج
- - تروند شناسانه
- - تروندگان
- - ترویج
- - ترویج دهنده
- - ترویج عقیده