آخرین به‌روزرسانی:

انتشار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پخش

فونتیک فارسی

enteshaar
اسم

dissemination, divulgence, broadcast, dispersal, spread, propagation, distribution, diffusion

انتشار میکروب در هوای مرطوب

the diffusion of germs in humid air

انتشار اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی شیوه‌ی برقراری ارتباط ما را متحول کرده است.

The diffusion of information through social media has revolutionized the way we communicate.

چاپ و توزیع

فونتیک فارسی

enteshaar
اسم

publication, issuance, publishing, issue, circulation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

انتشار دومین چاپ این کتاب

the issue of the second printing of this book

این روزنامه‌نگار به دلیل انتشار گزارشی افتراآمیز بدون راستی‌آزمایی از کار اخراج شد.

The journalist was fired for publishing a roorback without fact-checking it.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انتشار

  1. مترادف:
    منتشر نشر
  1. مترادف:
    اشاعه ترویج شیوع
  1. مترادف:
    پراکندن گستردن
  1. مترادف:
    سرایت

ارجاع به لغت انتشار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انتشار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انتشار

لغات نزدیک انتشار

پیشنهاد بهبود معانی