فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تصویرسازی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ساختن تصویر
  • فونتیک فارسی

    tasvirsaazi
  • اسم
    illustration, portrayal, making pictures, portraiture, picturing, depicting
    • - کمال‌الدّینْ بهزادِ هِرَوی (متوفی حدود ۱۵۲۵م) از جمله هنرمندان مکتب هرات بود که سبک نمایشی او در تصویرسازی نسخه‌های خطی فارسی، بی‌نظیر بود.

    • - Among the artists gathered at Herat was Kamal al-din Bihzad (died c. 1525), whose dramatic style was unequaled in Persian manuscript illustration.
    • - این فیلم تصویرسازی درستی از زندگی‌ او نیست.

    • - The film is not an accurate portrayal of his life.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت تصویرسازی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تصویرسازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تصویرسازی

لغات نزدیک تصویرسازی

پیشنهاد بهبود معانی