number, amount, quantity, score, tally
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برآورد غیردقیق تعداد کشتهشدگان
a rough estimate of the number of the killed
سهام به تعداد مساوی
an even number of shares
تعداد تخممرغهای سبد را حدس زد.
He guessed the number of eggs in the basket.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تعداد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعداد