آخرین به‌روزرسانی:

تقدیر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / taghdir /

destiny, fate, predestination, dispensation, foreordination, fortune

سرنوشت

او باور داشت که تقدیرش در کمک کردن به دیگران است.

She believed that her destiny lay in helping others.

بسیاری از افراد باور دارند اعمال ما تقدیرهایمان را شکل می‌دهد.

Many believe that our actions shape our own destinies.

اسم
فونتیک فارسی / taghdir /

appreciation, praise, commendation, honoring

قدردانی، سپاسگزاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

این هدیه نشانه‌ای از تقدیر ما از خدمات شما است.

This gift is a token of our appreciation for your services.

شجاعت او موجب تقدیر شخص نخست وزیر از او شد.

Her courage caused the personal commendation of the Prime Minister.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تقدیر

  1. مترادف:
    سرنوشت قدر قضا مشیت الهی مقدر
    متضاد:
    تفویض

ارجاع به لغت تقدیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تقدیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تقدیر

لغات نزدیک تقدیر

پیشنهاد بهبود معانی