destiny, fate, kismet, karma, fortune, predestination, star, portion, doom, lot
destiny
fate
kismet
karma
fortune
predestination
star
portion
doom
lot
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرنوشت جنگ فقط به تصمیمات یک نفر بستگی داشت.
The war's destiny hinged on the decisions of only one man.
قاضی سرنوشت او را تعیین خواهد کرد.
The judge will decide his fate.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «سرنوشت» در زبان انگلیسی به fate یا destiny ترجمه میشود.
سرنوشت واژهای است که در زبان فارسی بار معنایی سنگین و ژرفی دارد. این واژه معمولاً به مجموعهی حوادث، اتفاقات و مسیرهایی اشاره دارد که در زندگی انسان یا پدیدهها رخ میدهند و گویی از پیش تعیین شدهاند. در نگاه ادبی و فلسفی، سرنوشت مفهومی است که انسان را در برابر نیرویی قرار میدهد که خارج از ارادهی او عمل میکند. این نیرو ممکن است به شکل تقدیر، بخت یا جریان حیات توصیف شود. در زبان انگلیسی نیز واژههای fate و destiny بار مشابهی دارند و اغلب در متون ادبی، فلسفی و روانشناختی برای بیان مسیر از پیشتعیینشدهی زندگی یا رخدادهای اجتنابناپذیر به کار میروند.
در ادبیات فارسی، سرنوشت از دیرباز موضوعی پررنگ بوده است. شاعران و نویسندگان از آن برای توصیف ناتوانی انسان در برابر نیروهای نامرئی جهان استفاده کردهاند. برای نمونه، در اشعار کلاسیک فارسی، گاه سرنوشت بهصورت نیرویی قاهر و بیرحم تصویر میشود که انسان را از آرزوهایش بازمیدارد و گاه همچون رازی نهفته، در مسیر رشد و تحول انسان نقشآفرین است. در ادبیات غرب نیز چنین مفهومی وجود دارد؛ بهویژه در تراژدیهای یونان باستان، که سرنوشت قهرمان را بهرغم تلاشهایش به سمت نتیجهای محتوم سوق میدهد.
از دیدگاه روانشناختی، سرنوشت میتواند استعارهای برای درک انسان از کنترل و اختیار باشد. برخی روانشناسان بر این باورند که باور به سرنوشت میتواند به افراد احساس آرامش دهد، زیرا به آنها کمک میکند تا اتفاقات ناگوار را به عنوان بخشی از نظم طبیعی یا مسیر زندگی بپذیرند. در مقابل، برخی دیگر معتقدند که چنین باوری ممکن است احساس مسئولیت فردی را کاهش دهد و به نوعی پذیرش منفعلانهی شرایط بینجامد. بنابراین، نگاه به سرنوشت در حوزهی روانشناسی، همزمان میتواند جنبهی آرامشبخش و محدودکننده داشته باشد.
در فلسفه، سرنوشت جایگاهی میان جبر و اختیار دارد. فیلسوفان در طول تاریخ کوشیدهاند تا رابطهی میان ارادهی انسان و نیروهای بیرونی را توضیح دهند. برخی بر این باورند که سرنوشت با قوانین طبیعت یا ساختارهای علت و معلولی در جهان همپوشانی دارد، در حالی که دیگران آن را مفهومی استعاری میدانند که برای بیان پیچیدگیهای تصمیم و پیامد به کار میرود. در هر حال، سرنوشت در فلسفه به عنوان پرسشی بنیادین دربارهی آزادی و معنا مطرح است.
در زندگی روزمره نیز مفهوم سرنوشت حضوری پررنگ دارد. انسانها هنگام مواجهه با رخدادهایی پیشبینیناپذیر، اغلب به آن اشاره میکنند تا به رویدادها معنایی ببخشند. سرنوشت در این معنا، نه فقط واژهای فلسفی یا ادبی، بلکه ابزاری برای تفسیر تجربههای انسانی است. هنگامی که فردی از عبارت «چنین سرنوشتی داشتم» استفاده میکند، در واقع در حال معنا دادن به مسیری است که زندگیاش پیموده است. سرنوشت را میتوان پلی میان باور، تجربه و معنا دانست؛ مفهومی که هم در زبان و هم در ذهن انسان جایگاه ماندگاری یافته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرنوشت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرنوشت