آخرین به‌روزرسانی:

تلنبار به انگلیسی

معنی

توده، انباشته

فونتیک فارسی

talanbaar
اسم

heap, pile, stack, mass, accumulation, hillock, stock, stockpile, bank, jumble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تلنبار

  1. مترادف:
    انباشته توده کپه
  1. مترادف:
    پر لبریز

ارجاع به لغت تلنبار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تلنبار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تلنبار

لغات نزدیک تلنبار

پیشنهاد بهبود معانی