آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

تنبیه کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / tanbih kardan /

to to punish, to chastise, to amerce, to chasten, to penalize, to discipline, to doom, to castigate

to to punish

to chastise

to amerce

to chasten

to penalize

to discipline

to doom

to castigate

مجازات کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

آن‌ها را تا بالاترین درجه تنبیه خواهم کرد.

I will punish them to the farthest degree.

مربی بازیکنانی که دیر به تمرین می‌رسند را تنبیه خواهد کرد.

The coach will penalize players who arrive late to practice.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنبیه کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
آگاه ساختن واقف کردن
مترادف:

ارجاع به لغت تنبیه کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنبیه کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تنبیه کردن

لغات نزدیک تنبیه کردن

پیشنهاد بهبود معانی