فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

توالت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دستشویی، مستراح

فونتیک فارسی

tovaalet
اسم

toilet, rest room, powder room, water closet, latrine

توالت پولی

pay toilet

دستمال توالت معطر

perfumed toilet paper

بزک، آرایش

فونتیک فارسی

tovaalet
اسم

makeup, toilet, toilette

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

آماده شدنش برای مهمانی زمان زیادی طول کشید چون به دقت لباس‌هایش را انتخاب کرد و توالتش را انجام داد.

She took a long time getting ready for the party, carefully selecting her outfit and doing her toilette.

حمام دو قسمت مجزا داشت؛ یکی برای دوش گرفتن و دیگری برای توالت.

The bathroom had two separate areas, one for the shower and one for the toilette.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توالت

  1. مترادف:
    آرایش بزک
  1. مترادف:
    آب‌ریزگاه بیت‌الخلاء حاجت‌گاه خلا دست‌شویی کابینه مبال مبرز مستراح

ارجاع به لغت توالت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توالت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توالت

لغات نزدیک توالت

پیشنهاد بهبود معانی