فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

جابه‌جا کردن جزئی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تکان جزئی دادن
  • فونتیک فارسی

    jaabejaa kardan joz'i
  • فعل متعدی
    to budge
    • - باوجود تمام تلاش‌هایش، او نتوانست سنگ سنگین را به‌مقدار جزئی جابه‌جا کند.

    • - Despite her best efforts, she couldn't get the heavy rock to budge.
    • - سعی کردم سنگ سنگین را به‌مقدار جزئی جابه‌جا کند اما تکان نمی‌خورد.

    • - I tried to budge the heavy rock but it wouldn't move.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت جابه‌جا کردن جزئی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جابه‌جا کردن جزئی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جابه‌جا کردن جزئی

لغات نزدیک جابه‌جا کردن جزئی

پیشنهاد بهبود معانی