آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

جارچی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jaarchi /

barker, herald, town crier, hawker

barker

herald

town crier

hawker

کسی که خبری را جار می‌زند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

جارچی‌ای با صدای پرطنین

a herald with a sonorous voice

جارچی رسیدن پادشاه را به مردمی که بیرون دروازه‌های قصر منتظر بودند، اعلام کرد.

The herald announced the arrival of the king to the crowd waiting outside the palace gates.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جارچی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
جارزن جارکش صلازن منادی

ارجاع به لغت جارچی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جارچی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جارچی

لغات نزدیک جارچی

پیشنهاد بهبود معانی