barker, herald, town crier, hawker
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جارچیای با صدای پرطنین
a herald with a sonorous voice
جارچی رسیدن پادشاه را به مردمی که بیرون دروازههای قصر منتظر بودند، اعلام کرد.
The herald announced the arrival of the king to the crowd waiting outside the palace gates.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جارچی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جارچی