فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

جدایی‌ناپذیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • جدانشدنی
  • فونتیک فارسی

    jodaayinaapazir
  • صفت
    inseparable, integral, indissoluble, indivisible, infrangible, inherent
    • - دوقلوهای جدایی‌ناپذیر همیشه با هم بودند و هیچ وقت نمی‌خواستند از هم جدا شوند.

    • - The twins were inseparable, always together and never wanting to be apart.
    • - دوستان صمیمی جدایی‌ناپذیر بودند، همیشه می‌خندیدند و از معاشرت با یکدیگر لذت می‌بردند.

    • - The best friends were inseparable, always laughing and enjoying each other's company.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت جدایی‌ناپذیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جدایی‌ناپذیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جدایی‌ناپذیر

لغات نزدیک جدایی‌ناپذیر

پیشنهاد بهبود معانی