حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
جلوگیری به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / jelogiri /
prevention, inhibition, restraint, holdup, stoppage, preclusion, exclusion, hindrance, lid, discouragement, save, (electricity) impedance, (medicine) prophylaxis
prevention
inhibition
restraint
holdup
stoppage
preclusion
exclusion
hindrance
lid
discouragement
save
impedance
prophylaxis
پیشگیری، خودداری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جلوگیری از جنایت
crime prevention
روغن در جلوگیری از زنگزدگی نقش مهمی دارد.
Oil plays an important role in the inhibition of rust.
مترادف و متضاد جلوگیری
ارجاع به لغت جلوگیری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «جلوگیری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جلوگیری
لغات نزدیک جلوگیری
- - جلوگیر
- - جلوگیرانه
- - جلوگیری
- - جلوگیری از آبستنی
- - جلوگیری پذیر
