آخرین به‌روزرسانی:

جنجالی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / janjaali /

uproarious, alarmist, rambunctious, rowdy, contentious, clamorous, noisy, troublemaking

وابسته به جنجال‌آفرینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

گزارش خبری جنجالی موجب تشویش مردم شد.

The alarmist news report caused panic among the public.

رابطه‌ی جنجالی آن زوج در جمع‌های خانوادگی مشهود بود.

The contentious relationship between the couple was evident during family gatherings.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جنجالی

  1. مترادف:
    غوغایی هوچی

ارجاع به لغت جنجالی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جنجالی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جنجالی

لغات نزدیک جنجالی

پیشنهاد بهبود معانی