آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

جنجالی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / janjaali /

uproarious, alarmist, rambunctious, rowdy, contentious, clamorous, noisy, troublemaking

uproarious

alarmist

rambunctious

rowdy

contentious

clamorous

noisy

troublemaking

وابسته به جنجال‌آفرینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

گزارش خبری جنجالی موجب تشویش مردم شد.

The alarmist news report caused panic among the public.

رابطه‌ی جنجالی آن زوج در جمع‌های خانوادگی مشهود بود.

The contentious relationship between the couple was evident during family gatherings.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جنجالی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت جنجالی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جنجالی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جنجالی

لغات نزدیک جنجالی

پیشنهاد بهبود معانی