to enjoy, to have fun, to party
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما باید راهی برای حال کردن در مهمانی پیدا کنیم.
We need to find a way to have fun at the party.
او امیدوار است که با دوستانش در کنسرت حال کند.
He hopes to enjoy the concert with his friends.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حال کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حال کردن