فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

حراست به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

he(a)raasat

conservation, custody, guard, keeping, vigilance, ward

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حراست

  1. مترادف:
    پاسداری حفاظت صیانت محارست محافظت مواظبت نگاهداری نگهبانی نگهداری وقایت

ارجاع به لغت حراست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حراست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حراست

لغات نزدیک حراست

پیشنهاد بهبود معانی