آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

حساس به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / hassaas /

sensitive, quick, feeling, sentimental, delicate, precise, susceptible, essential

sensitive

quick

feeling

sentimental

delicate

precise

susceptible

essential

پزشکی irritable

irritable

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

fast

fast

delicate, touchy

delicate

touchy

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حساس

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
بی‌تفاوت غیرحساس
مترادف:
دل‌نازک رقیق‌القلب‌ زودرنج سریع‌التاثر نازک‌دل

سوال‌های رایج حساس

حساس به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «حسّاس» در زبان انگلیسی به sensitive ترجمه می‌شود.

این واژه به ویژگی‌ای اشاره دارد که در آن فرد، موجود زنده یا حتی یک دستگاه، نسبت به محرک‌های بیرونی واکنشی سریع، دقیق یا عمیق از خود نشان می‌دهد. مفهوم حساسیت در حوزه‌های گوناگون از روان‌شناسی و زیست‌شناسی گرفته تا فناوری و هنر کاربرد دارد و در هر زمینه، جنبه‌ای متفاوت از درک، واکنش یا دقت را نمایان می‌سازد.

در بعد انسانی، «حساس» معمولاً به شخصی گفته می‌شود که واکنش‌های عاطفی یا احساسی شدیدی نسبت به رویدادهای پیرامون خود دارد. چنین افرادی معمولاً دارای درک عمیق‌تری از احساسات خود و دیگران‌اند و به جزئیات رفتاری یا هیجانی توجه ویژه‌ای نشان می‌دهند. این نوع حساسیت اگرچه می‌تواند باعث همدلی بیشتر و روابط انسانی عمیق‌تر شود، اما در مقابل ممکن است موجب آسیب‌پذیری عاطفی یا اضطراب نیز گردد. به همین دلیل، تعادل میان حساسیت و پایداری روانی، نشانه‌ی بلوغ عاطفی به شمار می‌آید.

از منظر علمی، حساسیت مفهومی زیستی نیز دارد. در بدن موجودات زنده، گیرنده‌های حسی نسبت به تغییرات محیطی واکنش نشان می‌دهند؛ برای مثال، پوست نسبت به لمس، چشم‌ها نسبت به نور، و گوش‌ها نسبت به صدا حساس هستند. این حساسیت‌ها بخش جدایی‌ناپذیر از سیستم عصبی محسوب می‌شوند و امکان ارتباط ارگانیزم با محیط را فراهم می‌کنند. به بیان دیگر، بدون وجود حساسیت، حیات آگاهانه و واکنش‌پذیری موجودات امکان‌پذیر نخواهد بود.

در حوزه‌ی فناوری، واژه‌ی «حساس» برای توصیف دستگاه‌ها یا ابزارهایی به کار می‌رود که قابلیت تشخیص تغییرات جزئی در داده‌ها یا شرایط محیطی را دارند. حسگرهای حرارتی، نوری و حرکتی از جمله نمونه‌هایی هستند که با افزایش حساسیت، دقت عملکرد آن‌ها نیز بیشتر می‌شود. در این معنا، حساسیت معیار کیفیت و کارایی است؛ زیرا هرچه ابزار نسبت به تغییرات ظریف‌تر واکنش دقیق‌تری نشان دهد، نتیجه‌ی به‌دست‌آمده قابل‌اعتمادتر خواهد بود.

از جنبه‌ی فرهنگی و هنری نیز، «حساس بودن» می‌تواند نشانه‌ی ظرافت درک و عمق احساسات هنرمند باشد. هنرمند حساس جهان را با چشم و دلی تیزبین‌تر می‌نگرد، زیبایی‌ها و دردهای نهفته را درک می‌کند و آن‌ها را در قالب شعر، موسیقی یا نقاشی بیان می‌نماید. چنین حساسیتی سرچشمه‌ی الهام و خلاقیت است و به انسان امکان می‌دهد تا از مرزهای معمول ادراک فراتر رود. حساس بودن نه صرفاً واکنش به محرک‌ها، بلکه نوعی بیداری ذهن و دل در برابر جهان است؛ بیداری‌ای که هم‌زمان می‌تواند سرچشمه‌ی رنج و شکوه انسان باشد.

ارجاع به لغت حساس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حساس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حساس

لغات نزدیک حساس

پیشنهاد بهبود معانی