آخرین به‌روزرسانی:

حساس به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

hassaas

sensitive, quick, feeling, sentimental, delicate, precise, susceptible, essential

پزشکی irritable

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

fast

delicate, touchy

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حساس

  1. مترادف:
    احساساتی
    متضاد:
    بی‌تفاوت غیرحساس
  1. مترادف:
    دل‌نازک رقیق‌القلب زودرنج سریع‌التاثر نازک‌دل

ارجاع به لغت حساس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حساس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حساس

لغات نزدیک حساس

پیشنهاد بهبود معانی