truth, verities, facts, realities, factualisms
truth
verities
facts
realities
factualisms
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کارآگاه کوشید که حقایق مربوط به جنایت را کشف کند.
The detective tried to ferret out the truth about the murder.
حقایق مسلم
incontrovertible facts
او در مورد حقایق غلو کرده است.
He has overstated the facts.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حقایق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حقایق