public bath, bathhouse, Turkish bath
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با آنکه همه مجبور شده بودند هر روز صبح حمام کنند، بوی حمامعمومی پُرازدحام و شلوغ بسیار زیاد بود.
Though all had been made to take a bath every morning, the odour in the crowded public bath was overpoweringly strong.
آنها بعدازظهر را در اتاق بخار حمامعمومی استراحت کردند.
They spent the afternoon lounging in the bathhouse's steam room.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حمامعمومی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حمامعمومی