با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

خارجی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • متعلق به خارج از کشور، برونمرزی
  • فونتیک فارسی

    khaareji
  • صفت
    foreigner, overseas, foreign, strange, stranger, exotic, alien
    • - بازرگانی خارجی

    • - overseas trade
    • - کارگران خارجی فاقد ویزا اخراج خواهند شد.

    • - Undocumented foreign workers will be expelled.
  • بیرونی، ظاهری
  • فونتیک فارسی

    khaareji
  • صفت
    external, extrinsic, outsider, out, outward, peripheral, extraneous, outside, extramural, outer, exterior
    • - ساختمان بیرونی، عمارت خارجی

    • - outbuilding
    • - بخش‌های خارجی گوش

    • - the external parts of the ear
  • ناپسند gringo
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خارجی

ارجاع به لغت خارجی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خارجی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خارجی

لغات نزدیک خارجی

پیشنهاد بهبود معانی