آخرین به‌روزرسانی:

خانمی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خانم بودن

فونتیک فارسی

khaanomi
اسم

womanhood, ladyship, being a gentlewoman, being like a lady

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او خانمی را با لحن خودش دوباره تعریف کرد.

She redefined womanhood on her own terms.

حتی در محیط‌های غیررسمی، خانمی او غیرقابل انکار بود.

Even in casual settings, her ladyship was unmistakable.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خانمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خانمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خانمی

لغات نزدیک خانمی

پیشنهاد بهبود معانی