آخرین به‌روزرسانی:

خجالت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شرم، خجلت

فونتیک فارسی

khejaalat
اسم

shame, embarrassment, shyness, bashfulness, self-consciousness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

از خجالت سرخ شد.

She blushed out of shame.

این‌گونه پرسش‌ها خجالت ندارد.

Such questions should not occasion embarrassment .

نمونه‌جمله‌های بیشتر

از خجالت آب شدن

to be greatly embarrassed, to melt with shame

از خجالت کسی درآمدن

to repay someone's good or bad deed, to recompense

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خجالت

  1. مترادف:
    آزرم انفعال حیا خجلت شرم شرمزدگی شرمساری شرمندگی حجب کم‌رویی
    متضاد:
    پررویی گستاخی

ارجاع به لغت خجالت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خجالت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خجالت

لغات نزدیک خجالت

پیشنهاد بهبود معانی