higgledy-piggledy, chaotic, confused, farrago, melee, pell-mell
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کلاس خرتوخر شده بود و همهی دانشآموزان با صدای بلند حرف میزدند.
The classroom was chaotic as the students were all talking loudly.
کتابهای روی طاقچه خرتوخر چیده شده بود.
The books on the shelf were arranged higgledy-piggledy.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خرتوخر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرتوخر