آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

خرتوخر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / khar too khar /

higgledy-piggledy, chaotic, confused, farrago, melee, pell-mell

higgledy-piggledy

chaotic

confused

farrago

melee

pell-mell

بی‌نظم، آشفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

کلاس خرتوخر شده بود و همه‌ی دانش‌آموزان با صدای بلند حرف می‌زدند.

The classroom was chaotic as the students were all talking loudly.

کتاب‌های روی طاقچه خرتوخر چیده شده بود.

The books on the shelf were arranged higgledy-piggledy.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خرتوخر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت خرتوخر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرتوخر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرتوخر

لغات نزدیک خرتوخر

پیشنهاد بهبود معانی