disgrace, shame, degredation, degradation, debasement, discredit, belittlement, abasement, humiliation, lowering, ignominy, scandal, dust, hitch, nip, noose
disgrace
shame
degredation
degradation
debasement
discredit
belittlement
abasement
humiliation
lowering
ignominy
scandal
dust
hitch
nip
noose
رسوایی، خفتی برای اعتبار شرکت بود.
The scandal was a disgrace to the company’s reputation.
وقتی عذرخواهی کرد، خفت او آشکار بود.
His shame was evident when he apologized.
bowknot, slide knot, ring-knot
bowknot
slide knot
ring-knot
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او یک خفت روی جعبهی هدیه بست.
She tied a bowknot on the gift box.
او برای محکم کردن پرده از خفت استفاده کرد.
She used a ring-knot to fasten the curtain securely.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «خفت» در زبان انگلیسی به humiliation یا disgrace ترجمه میشود.
این واژه به حالتی اشاره دارد که در آن فرد احساس تحقیر، سرافکندگی یا کاهش شأن و اعتبار خود را تجربه میکند. خفت مفهومی عاطفی و روانی است و در بسیاری از فرهنگها و جوامع بهعنوان یکی از آسیبهای جدی روانی و اجتماعی تلقی میشود، زیرا میتواند عزت نفس، اعتماد به نفس و روابط فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
از منظر روانشناسی، خفت زمانی رخ میدهد که فرد در موقعیتی قرار گیرد که احساس کند مورد قضاوت منفی، تمسخر یا رد شدن از سوی دیگران قرار گرفته است. این تجربه معمولاً با شرم، اضطراب و گاه خشم همراه است و میتواند اثرات بلندمدتی بر سلامت روانی داشته باشد. افراد ممکن است در واکنش به خفت، از موقعیتهای اجتماعی دوری کنند، اعتماد به دیگران را از دست بدهند یا حتی به رفتارهای خودمخرب روی بیاورند. بنابراین، شناخت دلایل ایجاد خفت و مدیریت واکنشهای ناشی از آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
در زندگی اجتماعی، خفت نهتنها یک تجربه فردی بلکه پدیدهای جمعی نیز محسوب میشود. تحقیر عمومی، تمسخر در جمع، یا نادیده گرفتن موفقیتها، میتواند حس خفت را در افراد تقویت کند و روابط میان اعضای گروه را تضعیف نماید. همچنین، خفت میتواند به عنوان ابزار کنترل یا فشار اجتماعی توسط گروهها یا افراد استفاده شود، بهویژه در جوامعی که ارزشهای جمعی یا سلسلهمراتب اجتماعی بر فرد غالب است. پیامد این رفتارها گاه به کاهش انگیزه، انزوای اجتماعی یا حتی ایجاد تعارضهای طولانیمدت منجر میشود.
از منظر فرهنگی و ادبی، خفت در داستانها و روایتها اغلب بهعنوان عاملی دراماتیک و تحولآفرین به کار میرود. شخصیتهایی که خفت را تجربه میکنند، معمولاً با بحران هویت، تغییر نگرش یا رشد شخصیتی مواجه میشوند. در ادبیات کلاسیک، تراژدیها و رمانها، لحظات خفت نقش مهمی در توسعهی داستان و ایجاد همدلی یا نفرت در خواننده دارند. این کاربرد هنری نشان میدهد که خفت علاوه بر بار منفی، میتواند ابزار فهم عمیقتر روان و رفتار انسان باشد.
خفت مفهومی پیچیده است که با عزت نفس، ارزش فردی و جایگاه اجتماعی پیوند خورده است. تجربهی آن میتواند آسیبزا باشد، اما آگاهی از آن و مهارت در مقابله با احساسات ناشی از آن، راهی برای رشد شخصی، تقویت تابآوری و ارتقای روابط انسانی فراهم میآورد. خفت به ما یادآوری میکند که احترام به خود و دیگران، شناخت موقعیتهای اجتماعی و مدیریت واکنشها، از ضروریترین مهارتها برای زندگی اجتماعی سالم و متعادل است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خفت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خفت