yawn, yawning
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خمیازهی مداوم کودک نشان میداد که به یک خواب شبانهی خوب نیاز دارد.
The child's constant yawning indicated that he needed a good night's sleep.
صدای خمیازهی بلند سکوت کتابخانه را به هم زد.
The sound of a loud yawn disrupted the silence in the library.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خمیازه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خمیازه