dandyish, dandy, foppish, fop, hep, hip, coxcomb
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آن آقای خودآرا با اعتمادبهنفس راه میرفت.
The dandy gentleman walked with an air of confidence.
او آنقدر خودآرا بود که حتی جورابهایش را با کراوات و دستمال جیبیاش ست میکرد.
He was such a fop that he even coordinated his socks with his tie and pocket square.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خودآرا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خودآرا