فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

خوش‌بو کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: خوشبو کردن

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خوش‌عطر کردن

فونتیک فارسی

khoshboo kardan
فعل متعدی
to sweeten, to perfume, to scent, to embalm, to make fragrant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- او قصد دارد محیط مهمانی را با شمع‌های معطر خوشبو کند.

- He aims to sweeten the atmosphere of the party with fragrant candles.

- او دعوت‌نامه را برای جذاب‌تر کردن خوش‌بو کرد.

- She perfumed the invitation to make it more inviting.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خوش‌بو کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوش‌بو کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوش‌بو کردن

لغات نزدیک خوش‌بو کردن

پیشنهاد بهبود معانی