آخرین به‌روزرسانی:

خون‌مردگی به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: خونمردگی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khoonmordegi /

ecchymosis

لکه‌های گرد کبود روی پوست به‌دلیل خون‌ریزی زیرپوستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

ورزش‌کار بعداز بازی متوجه خون‌مردگی روی ران خود شد.

The athlete noticed ecchymosis on his thigh after the game.

خونمردگی می‌تواند نشانه‌ای از آسیب یا جراحت باشد.

Ecchymosis can be a sign of trauma or injury.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خون‌مردگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خون‌مردگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خون‌مردگی

لغات نزدیک خون‌مردگی

پیشنهاد بهبود معانی