فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دامپزشک به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پزشک حیوانات

فونتیک فارسی

daampezeshk
اسم

veterinarian, vet, veterinary surgeon, veterinary doctor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

شلی گربه‌ی مریض را پیش دامپزشک برد.

Shelly took the sick cat to a veterinarian.

رویای دوران کودکی‌ام دامپزشک شدن بود.

My childhood dream was being a veterinarian doctor.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دامپزشک

  1. مترادف:
    بیطار بیطر

ارجاع به لغت دامپزشک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دامپزشک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دامپزشک

لغات نزدیک دامپزشک

پیشنهاد بهبود معانی