با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

دامپزشک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پزشک حیوانات
  • فونتیک فارسی

    daampezeshk
  • اسم
    veterinarian, vet, veterinary surgeon, veterinary doctor
    • - شلی گربه‌ی مریض را پیش دامپزشک برد.

    • - Shelly took the sick cat to a veterinarian.
    • - رویای دوران کودکی‌ام دامپزشک شدن بود.

    • - My childhood dream was being a veterinarian doctor.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد دامپزشک

ارجاع به لغت دامپزشک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دامپزشک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دامپزشک

لغات نزدیک دامپزشک

پیشنهاد بهبود معانی