فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دانشجوی سال اول به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شاگرد سال اولی

فونتیک فارسی

daaneshjooye saale avval
اسم

freshman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

پسرم دانشجوی سال اول دانشگاه پرینستون بود.

My son was a freshman at Princeton University.

دانشجویان سال بالایی به گرمی از دانشجوی سال اول استقبال کردند.

The freshman received a warm welcome from his upperclassmen.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دانشجوی سال اول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دانشجوی سال اول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دانشجوی سال اول

لغات نزدیک دانشجوی سال اول

پیشنهاد بهبود معانی