آخرین به‌روزرسانی:

دروغگو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کاذب، کذاب، دروغپرداز

فونتیک فارسی

dorooghgoo
اسم صفت

liar, false, fibber, forger, prevaricator, equivocator, fabricator, untruthful, storyteller, mendacious, lying

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

شاهد دروغگو

a false witness

با پررویی مرا دروغگو خواند.

He had the temerity to call me a liar.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دروغگو

  1. مترادف:
    ترفندباف دروغ‌پرداز دروغزن کاذب کذاب
    متضاد:
    راستگو صادق صدیق

ارجاع به لغت دروغگو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دروغگو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دروغگو

لغات نزدیک دروغگو

پیشنهاد بهبود معانی