دزدیدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سرقت کردن، دستبرد زدن

فونتیک فارسی

dozdidan
فعل متعدی
to steal, to rob, to poach, to pinch, to filch, to lift, to burglarize, to filch, to purloin, to thieve, to loot, to snitch, to swipe

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- قطعه‌ای را از یک نویسنده‌ی دیگر دزدیدن

- to lift a passage from another writer

- دزدیدن شمع از حرم حرمت‌‌شکنی است.

- Stealing candles from a shrine is a sacrilege.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دزدیدن

ارجاع به لغت دزدیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دزدیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دزدیدن

پیشنهاد بهبود معانی