فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

دست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بازو، آرنج، کف دست و انگشتان

فونتیک فارسی

dast
اسم
کالبدشناسی arm, foerfoot, forelimb, foreleg

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- سرباز دستش را برای ادای احترام به پرچم بالا برد.

- The soldier raised his arm to salute the flag.

- او در حین بازی فوتبال دستش را شکست.

- She broke her foreleg while playing soccer.
از مچ تا نوک انگشت دست

فونتیک فارسی

dast
اسم
کالبدشناسی paw, hand, limb

- نماد عدالت در یک دست ترازو و در دست دیگر شمشیر دارد.

- The symbol of justice holds a balance in one hand and a sword in the other.

- قلم را در دست راستت بگیر.

- Take the pen in your right hand.
سرویس یا مجموعه‌ای از چیزی

فونتیک فارسی

dast
اسم
set, pack, mitt, suit, deal, deck

- یک دست ورق (بازی)

- a pack of playing cards

- ما باید یک دست کامل از ظروف برای مهمانی شام پیدا کنیم.

- We need to find a complete set of dishes for the dinner party.
دفعه

فونتیک فارسی

dast
اسم
trick, time(s), set, turn

- در هر دست، او با چالش‌های جدیدی مواجه شد.

- At every turn, he faced new challenges.

- من آخرین دست بازی را با یک استراتژی عالی بردم.

- I won the last set of the game with a great strategy.
جنس

فونتیک فارسی

dast
اسم
kind, class, quality, suite, flapper, rate, ensemble

- لباس دست اول

- the first-rate dress

- پارچه‌ی دیگری از آن دست

- another cloth of that kind
طرف

فونتیک فارسی

dast
اسم
side, direction

- او به دست چپ خیابان رفت.

- She walked to the left side of the street.

- مطمئن شوید که در دست راست خیابان پارک کردید.

- Make sure to park on the right side of the street.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دست

  1. مترادف:
    ید
  1. مترادف:
    ارتباط تبانی رابطه
  1. مترادف:
    تسلط قدرت

ارجاع به لغت دست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دست

لغات نزدیک دست

پیشنهاد بهبود معانی