second, secondary, second-class, subordinate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با فاصلهی زیادی از نفر اول، دوم شد.
She came a poor second.
عامل دوم از اولی هم مهمتر است.
The second factor is even more important than the first one.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دوم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوم