شکل نوشتاری دیگر این لغت: دیندار
religious, pious
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او زنی دیندار است.
She is a religious woman.
آن مرد دیندار هر یکشنبه بدون استثنا به کلیسا میرفت.
The pious man attended church every Sunday without fail.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دیندار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیندار