آخرین به‌روزرسانی:

دیو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / div /

demon, fiend, devil, daemon, bogy, goblin, giant, ogre, monster

لولو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

دیو و دد

demons and beasts

چنین حکایت می‌شود که آن دیو دو سر و چهار چشم داشت.

It is fabled that the giant had two heads and four eyes.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دیو

  1. مترادف:
    ابلیس اهرمن اهریمن روح‌پلید شیطان عفریت
    متضاد:
    فرشته ملک

ارجاع به لغت دیو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیو

لغات نزدیک دیو

پیشنهاد بهبود معانی