فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دیوان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فونتیک فارسی

divaan

poetical works, complete (poetical) works

دیوان حافظ

the poetical works of Hafez

تکلیف دانش‌آموز تحلیل دیوان ویلیام بلیک بود.

The student's assignment was to analyze the poetical works of William Blake.

اداره

فونتیک فارسی

divaan
اسم

office, tribunal, burean

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

دیوان بلخ

an unjust office

دیوان عالی

Supreme Court

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دیوان

  1. مترادف:
    داره دفترخانه محکمه وزارت‌خانه
  1. مترادف:
    دفتر سفینه مجموعه
  1. مترادف:
    دیوها شیاطین
  1. مترادف:
    دولت

ارجاع به لغت دیوان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیوان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیوان

لغات نزدیک دیوان

پیشنهاد بهبود معانی