حقوق beneficiary, interested (party), beneficial
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از اینکه فهمید تنها ذینفع از باقیماندهی دارایی عمویش است، متحیر شد.
He was surprised to learn he was the sole beneficiary of his uncle's residue.
شرکت ذینفع اطلاعات بیشتری درمورد طرح درخواست کرد.
The interested company requested more information about the project.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ذینفع» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ذینفع