آخرین به‌روزرسانی:

راهنمایی کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / raahnamaayi kardan /

to guide, to direct, to advise, to lead, to usher, to conduct, to show, to instruct, to induct, to pilot, to give guidance to, to counsel, to clue

ارشاد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

مستخدم مرا به دفتر وزیر راهنمایی کرد.

The janitor directed me to the minister's office.

فانوس دریایی کشتی‌ها را به لنگرگاه راهنمایی کرد.

The beacon light guided the ships to harbor.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج راهنمایی کردن

راهنمایی کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

راهنمایی کردن در زبان انگلیسی به Guidance یا فعل آن To Guide ترجمه می‌شود.

راهنمایی کردن به معنای هدایت، روشن ساختن مسیر، و کمک به دیگران برای تصمیم‌گیری یا یافتن راه درست است. در زبان انگلیسی، بسته به ساختار جمله، از فعل to guide (هدایت کردن) یا اسم guidance (راهنمایی، مشاوره) استفاده می‌شود. این مفهوم یکی از بنیادی‌ترین اعمال انسانی در تعاملات اجتماعی، آموزشی، تربیتی و حرفه‌ای است و ریشه در همکاری، تجربه و خیرخواهی دارد. راهنمایی می‌تواند به‌صورت کلامی، رفتاری، یا حتی از طریق الگوهای عملی صورت گیرد.

در آموزش و پرورش، راهنمایی کردن نقشی کلیدی در رشد فکری و اخلاقی دانش‌آموزان دارد. معلمان و مشاوران آموزشی، با ارائه‌ی اطلاعات، تشویق، و بازخورد سازنده، به دانش‌آموزان کمک می‌کنند تا مسیر تحصیلی و شغلی خود را شناسایی کنند. راهنمایی درست می‌تواند از بروز اشتباهات پرهزینه جلوگیری کند و موجب اعتماد به‌نفس و انگیزه‌ی بیشتر در افراد شود. به همین دلیل، در بسیاری از مدارس و دانشگاه‌ها، «واحد مشاوره و راهنمایی» به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از نظام آموزشی شناخته می‌شود.

در روابط خانوادگی و تربیتی نیز راهنمایی کردن جایگاهی بسیار مهم دارد. والدین، بزرگ‌ترها و اعضای باتجربه‌ی خانواده اغلب مسئولیت راهنمایی نسل‌های جوان‌تر را بر عهده دارند. این راهنمایی می‌تواند درباره‌ی انتخاب‌های زندگی، اخلاق، روابط انسانی یا حتی تصمیمات اقتصادی باشد. نکته‌ی مهم در این نوع راهنمایی، حفظ احترام متقابل، تشویق به استقلال فکری و خودآگاهی در افراد جوان است تا راهنمایی، به تحمیل یا کنترل تبدیل نشود.

در زمینه‌های شغلی و حرفه‌ای، راهنمایی کردن، پایه‌ی بسیاری از نظام‌های مدیریتی و منابع انسانی است. افراد باتجربه، به‌ویژه در نقش‌های مربی، مدیر یا سرپرست، با انتقال دانش و تجربه‌ی خود، همکاران جوان‌تر را هدایت می‌کنند. این فرایند که در زبان انگلیسی با واژه‌هایی مانند mentorship یا coaching نیز شناخته می‌شود، می‌تواند زمینه‌ساز رشد فردی، پیشرفت سازمانی و ارتقاء مهارت‌های حرفه‌ای باشد. همچنین، راهنمایی‌های درست در محیط کار از بروز تنش، سوءبرداشت و اشتباهات پرهزینه جلوگیری می‌کند.

در بعد معنوی و روان‌شناختی، راهنمایی کردن به‌عنوان فرایندی برای یافتن معنا، آرامش درونی یا هدف زندگی مطرح می‌شود. در بسیاری از سنت‌های دینی، راهنما (مانند مرشد، واعظ یا رهبر معنوی) فردی است که مسیر زندگی یا سلوک روحی را برای دیگران روشن می‌سازد. در روان‌شناسی نیز مشاوره (counseling) نوعی راهنمایی علمی و ساختاریافته است که با استفاده از مهارت‌های ارتباطی، تحلیل رفتار و شناخت الگوهای ذهنی به افراد کمک می‌کند تا بحران‌ها یا چالش‌های زندگی را مدیریت کنند.

ارجاع به لغت راهنمایی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «راهنمایی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/راهنمایی کردن

لغات نزدیک راهنمایی کردن

پیشنهاد بهبود معانی