آخرین به‌روزرسانی:

رتیل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / roteyl /

tarantula

(جانورشناسی) حشره‌ای بندپا از راسته‌ی رتیلان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

خانم گری یک رتیل خانگی دارد.

Mrs. Gray has a pet tarantula.

رتیل در فک‌هایش غدد سمی دارد.

the tarantula possesses poison glands in its jaws.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رتیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رتیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رتیل

لغات نزدیک رتیل

پیشنهاد بهبود معانی