آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

روانی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ravaani /

fluency, smoothness, fluidity, flow, flux, freedom, running, eloquence

fluency

smoothness

fluidity

flow

flux

freedom

running

eloquence

سلاست

روانی در چند زبان مهارتی ارزشمند است.

Fluency in multiple languages is a valuable skill.

روانی سخنرانی او را فراموش‌نشدنی کرد.

Her eloquence made the speech unforgettable.

صفت
فونتیک فارسی / ravaani /

روان‌شناسی سلامت روان mental, psychic, spiritual, psychological

mental

psychic

spiritual

psychological

مربوط به روان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

وضع روانی او مرا دلواپس می‌کند.

His mental state disturbs me.

او معتقد بود سردردهای او ماهیت روانی دارند و ناشی از استرس و اضطراب هستند.

She believed her headaches were psychic in nature, caused by stress and anxiety.

صفت
فونتیک فارسی / ravaani /

عامیانه mental patient, mentally ill, crackpot, psycho, fruitcake

mental patient

mentally ill

crackpot

psycho

fruitcake

دارای بیماری روانی

بیماران روانی که نیاز به مراقبت سازمانی دارند

the mentally ill who need institutional care

راننده‌ی روانی در ترافیک ویراژ می‌داد.

The psycho driver weaved in and out of traffic.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

روان‌پزشک ساعت‌ها وقت صرف کرد تا پرده از ذهن پیچیده‌ی این روانی بردارد.

The psychiatrist spent hours trying to unravel the twisted mind of the psycho.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد روانی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت روانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روانی

لغات نزدیک روانی

پیشنهاد بهبود معانی