آخرین به‌روزرسانی:

زنانه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / zanaane /

womanly, womanish, pertaining to women, effeminate, unmanly, womanlike, female, feminine, uxorial, lady-like, women's apartment

مربوط به زنان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او صدایی ملایم و زنانه داشت.

She had a soft feminine voice.

لباس زنانه پوشیدند و بدین طریق از گیر پلیس فرار کردند.

They wore women's clothes, thereby escaping the police.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت زنانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زنانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زنانه

لغات نزدیک زنانه

پیشنهاد بهبود معانی