to talk into doing something
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
همسایهها زیر پای کلفت ما نشستند که او را نزد خودشان به کار بگیرند.
The neighbors talked our maidservant into leaving us and working for them.
تلاش کرد زیر پای خواهرش بنشیند تا با او به کنسرت برود.
She tried to talk her sister into going to the concert with her.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زیر پای کسی نشستن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زیر پای کسی نشستن