usher, best man, bridesmaid, groomsman, matron of honor, maid of honor
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ساقدوش یک پیراهن صورتی زیبا پوشید.
The bridesmaid wore a beautiful pink dress.
برادرم در عروسی ساقدوش خواهد بود.
My brother will be a groomsman in the wedding.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ساقدوش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ساقدوش