star-spangled, spangled, starry, asterated, marked with an asterisk
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گزارش شامل چندین مورد ستارهدار بود که نیاز به توجه فوری داشت.
The report included several starry items that required immediate attention.
موارد ستارهدار در فهرست نیاز به توجه ویژه دارند.
The asterated items in the list require special attention.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ستارهدار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ستارهدار