۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

سر به سر گذاشتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
badger, bait, bother, bug, chivvy, chivy, nettle, trouble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
عامیانه needle
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سر به سر گذاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر به سر گذاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سر به سر گذاشتن

لغات نزدیک سر به سر گذاشتن

پیشنهاد بهبود معانی