آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سرپیچی کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / sarpichi kardan /

to turn away, to refuse, to offend, to comply, to contravene, to balk, to defy, to disobey, to refractory, to revolt, to infract, to infringe

to turn away

to refuse

to offend

to comply

to contravene

to balk

to defy

to disobey

to refractory

to revolt

to infract

to infringe

نافرمانی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

به کودکان هشدار داده شده بود که از رهنمودهای والدین خود سرپیچی نکنند.

The children were warned not to disobey their parents' instructions.

کارکنان به دلیل سرپیچی کردن مکرر از سیاست‌های شرکت اخراج شدند.

The employees were fired for repeatedly disobeying company policies.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرپیچی کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
نافرمانی کردن تمکین ن کردن

ارجاع به لغت سرپیچی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرپیچی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرپیچی کردن

لغات نزدیک سرپیچی کردن

پیشنهاد بهبود معانی