taunt, bitter reproach, stricture, rebuke, reprimand, belittling, scoff, carping
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرکوفت رنجآور
the hurtful taunt
سرکوفت او را نادیده گرفتم و رفتم.
I ignored his taunt and walked away.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرکوفت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرکوفت